معرفی کتاب
نیمه تاریک وجود, دبی فورد, فرناز فرود, کلک آزادگان
ما انسان ها در زندگیمان خود صفاتی را به خود نسبت میدهیم. زرنگ، کاری، شوخ، ساده، زشت، سختگیر، عجول، دوست داشتنی، بیخیال، احمق و غیره. چه مثبت و چه منفی این صفات ابزاری ست که ذهن ما از آن برای دسته بندی یا بهتر بگویم قضاوت خودمان و دیگران استفاده میکند. اما آیا وقتی خود را دارای یکی از این صفات میدانیم میتوانیم بگوییم به هیچ وجه مخالف آن صفت را دارا نیستیم؟ دلیل اینکه بعضی صفات دیگران ما را اذیت میکند چیست؟ چرا بعضی افراد به راحتی میتوانند ما را بر انگیخته و یا عصبی کنند؟ چرا نسبت به بعضی افراد بدون اینکه کاری کرده باشند احساس خوبی نداریم، حتی دلیل خاصی هم برای این حالت پیدا نمیکنیم. و اصلا این نوع احساسات بخاطر چیست؟
این ها سوالاتی است که دبی فورد در کتابش با عنوان نیمه تاریک وجود, دبی فورد, فرناز فرود, کلک آزادگان به آن ها پاسخ میدهد و همراه با مثال های روشنی که از تجربیات خود و دیگران میآورد به موشکافی این احساسات میپردازد. دبی فورد در این کتاب میگوید اگر با یک صفت اخلاقی مشکل داریم و روبرو شدن با شخصی که آن ویژگی را دارد حال ما را بد میکند به این خاطر است که خود ما دقیقا همان ویژگی را داریم! اما آن را در درون خود رد کرده ایم و نپذیرفته ایم.
کتاب نیمه تاریک وجود, دبی فورد, فرناز فرود, کلک آزادگان میگوید انسان ها در زمان تولد و ابتدای زندگی خود کامل هستند. به این معنی که تمامی صفات خود را بدون قضاوت مینگرند و نسبت به آن سوگیری ندارند و ولی وقتی بزرگ میشوند در مواجهه با تربیت پدر و مادر و جامعه بعضی احساسات خود را نفی و سرکوب میکنند زیرا اینگونه به آن ها باورانده میشود که ویژگی های بدی هستند که باید از داشتنشان دوری کرد. دبی فورد با این دیدگاه که خداوند مارا کامل آفریده و نفی هر صفت اخلاقی درون ما مخالف با این کمال خدادادی است، از پیامد هایی میگوید که این نفی کردن برای ما خواهد داشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.