معرفی کتاب
قسمتی از کتاب شنگ و شنگبان, شنگ به مدرسه می رود پرتقال:
سلام من شِنگم، سمور آبی!
این داستان دربارهی روزی است که من مدرسهی خودم را راه انداختم، مدرسه ای برای تدی و زرافه و بقیهی دوستانم. ما یک معلم عالی داشتیم و کلی باهم خوش گذراندیم…تا اینکه تدی گفت دیگر از مدرسه خوشش نمیآید. خوشبختانه شِنگبان به دادمان رسید و بهترین درس آن روز را یادمان داد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.